وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

نامه دختری به شوهر آیندش!!!

عزیزم!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. 

 اگر می گویم باید تحصیل کرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی!  

 اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن، خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

ادامه مطلب ...

چرا میگن بچه ننه٬ نمیگن بچه بابا!!!

سلام به همه دوستان 

بس کنید این بساط صندلی داغو بابا!!!   

 

تا حالا دقت کردین چرا میگن بچه ننه!!!  

پس دقت کنین: 

 

-مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام …
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
- بعله؟
- من بوس می خوام
- قربونت بشم
- مامان
- جونم ؟
- من شوکولات آناناسی می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من دوست می خوام
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من یه مهمونی باحال می خوام
- باشه عزیزم

.

 

ادامه مطلب ...

باز هم فروردین٬ باز هم تولد٬ باز هم ....

سلام به همه دوستای خوبم٬  امیدوارم حال همتون خوب باشه. 

 

 

خدمت دوستان عزیز باید بگم که مثل اینکه فروردینیا تمومی ندارن!!!!! 

 

آره درست شنیدید٬ باز هم فروردین٬ باز هم تولد و باز هم یکی از گل پسر های دانشکده.    

 

فردا تولد یکی از دوستای خوبمونه....

 

 

 

فکر میکنید نوبت کیه؟؟؟

ادامه مطلب ...

معنی جملات و حرفهای مهندسان...!!!

۱- این بستگى دارد به ……

یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!

۲- این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد.

یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!

۳- نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است.

یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!

۴- کاملا انجام شده

یعنى: راجع به ۱۰ درصد کار تنها برنامه ریزى شده !

۵- ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم.

یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!

۶- پروژه بدلیل بعضى مشکلات دیده نشده، کمى از برنامه ریزى عقب است.

یعنى: تاکنون روى پروژه دیگرى کار مى کردیم!

۷- ما پیشگویى مى کنیم…..

یعنى: ۹۰ درصد احتمال خطا مى رود!

۸- این موضوع در مدارک علمى تعریف نشده.

یعنى: تاکنون کسى از اعضا تیم پروژه به این موضوع فکر نکرده است!

۹- پروژه طورى طراحى شده که کاملا سیستم بدون نقص کار مى کند.

یعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورها ست!

۱۰- تمام انتخاب اولیه به کنار گذاشته شد.

یعنى: تنها فردى که این موضوع را مى فهمید از تیم خارج شده است!

ادامه مطلب ...

سه آمریکایی و سه ایرانی...!!!

این داستان طنز زیبا که نشان از کمال هوشمندی و ابتکار و خلاقیت و نبوغ
هموطنان ایرانی بخصوص در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی دارد این داستان توسط شهرزاد سامانی ترجمه شده است. 


سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند! یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند! یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا!!!

اگه کریستف کلمب متأهل بود...!!!

اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود٬ ممکن بود هیچ گاه قاره امریکا را کشف نکند٬ چون به جای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای٬ باید وقتش را به جواب دادن به همسرش٬ در مورد سوالات زیر می گذراند:

- کجا داری می ری؟
- با کی داری می ری؟ 
- واسه چی می ری؟
- چه طوری می ری؟
- کشف؟
- برای کشف چی می ری؟
- چرا فقط تو می ری؟
.
.
- تا تو برگردی من چی کار کنم؟!
- می تونم منم باهات بیام؟
- راستشو بگو توی کشتی
زن هم دارین؟
- بده لیستو ببینم!
- حالا کِی برمی گردی؟
- واسم چی میاری؟

.
.
- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی٬ این طور نیست؟
- جواب منو بده!
- منظورت از این نقشه چیه؟
- نکنه می خوای با کسی در بری؟
- چه طور ازت خبر داشته باشم؟
- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟
- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!
.
.

ادامه مطلب ...

دهمین روز دهه فجر مبارک!!!

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود 

 
و آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود 

 
یاد باد آن دل تپیدن های مشتاقان یار 

 
و آن عجب نقشی که آن زیبا نگار آورده بود  


منکران گفتند با یک گل نمی گردد بهار 

 
لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود 

 
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق 

 
در چن هر گوشه ای را صد هزار آورده بود 

 

             دهه شکوهمند فجر مبارک باد 

گفتم غم تو دارم!!!

گفتم غم تو دارم 

      !گفتا چشت درآید

  گفتم که ماه من شو

! گفتا دلم نخواهد

گفتم زمهرورزان رسم وفا بیاموز 

!گفتا زخوب رویان این کار کمتر آید

گفتم که برخیالت راه نظرببندم

!گفتا که درحقیقت دل ره به توندارد

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

!گفتا ز سرشوی من این کارحتماً آید

گفتم خوشا هوایی کزبادصبح خیزد

!گفتا هوای گرمیست اَه اَه عرق درآمد

گفتم که نوش لعلت ما رابه آرزوکشت

!گفتا که این لب من برگونه ات نیاید

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد

!گفتا برو به سویی تا گلّ نی درآید

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد

  !!!گفتا که ای وای دیرشد داد مامان درآمد