وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

داستان کوتاه پندآموزویک داستان عاشقانه

داستان مرد میلیونری که چشم درد داشت!!!

در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.

پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.

به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.

او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .

همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.

بعد از مدتی مردمیلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.

او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟

مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :” بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته.”

مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.

برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.
تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد. آسان بیندیش راحت زندگی کن !! 

 

داستان عاشقانه 

  

زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری
زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی
مرد جوان: مرا محکم بگیر
زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی
سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه
روز بعد روزنامه ها نوشتند
برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید.در این سانحه
که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد،
یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت
مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن
جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت
و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش
رفت تا او زنده بماند

نظرات 12 + ارسال نظر
حمیده سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 10:22

ازپشت پنجره کثیف همه چیز پیداست!
این تویی که تصمیم میگیری قشنگی منظره روببینی یاکثیفی پنجره رو!
یابه زبون دیگه:چشمهارابایدشست جوردیگربایددید!
مرسی.داستان قشنگی بود!

mohammadi پنج‌شنبه 12 آبان 1390 ساعت 16:12 http://chemist-89.blogfa.com

ما بچه های ورودی 89 شیراز (شیمی محض) دوست داشتیم با دیگر دانشگاه ها و دانشجویان متفاوت در زمینه های علمی رابطه داشته باشیم ما شما رو لینک میکنیم اگر خواستید تو نظر سنجی مهمی که چند روز دیگه میزنیم شرکت کنید.

یا علی

امید پنج‌شنبه 12 آبان 1390 ساعت 20:44

قشنگ بود.
مرسی.

علیرضا پنج‌شنبه 12 آبان 1390 ساعت 22:28

تکراری بود.
مرسی!

mohammad89 شنبه 14 آبان 1390 ساعت 12:29

ای کاش این داستان ها واقعیت داشت ولی حیف این همه داستانه

نسیم شنبه 14 آبان 1390 ساعت 15:15 http://www.onlylonely.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بود مرسی
موفق باشید .

سمیرا یکشنبه 15 آبان 1390 ساعت 13:34

خیلی تاثیرگذار بود.

فریبا و بهار سه‌شنبه 17 آبان 1390 ساعت 10:26

هر ۲تامون خیلی متاثر شدیم
آی آی آی...............

بیتا سه‌شنبه 8 آذر 1390 ساعت 09:12

عالی بود ولی کجا دیگه همچین عشقایی بیدا میشه؟؟؟؟!!!!!!!!

هم کلاسی یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 14:41

خیلی مرد بود ک این کارو کرد.البته اگه واقعی باشه .بعیده.

لاله یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 14:45

فوق العاده بود .اگه هممون با ی عینک خوش رنگ دنیارو نگاه کنیم چقدر خوب میشه.

شیمی ۸۷ دانشگاه ایلام دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 14:49

یاد سهراب به خیر که همیشه میگه؛چشم ها را باید بست جر دیگر باید دید؛
مرسی دومیشم قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد