وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

اگر بار گران بودیمو رفتیم!!!

سلام به همه ی دوستان و همکلاسی های عزیز

امیدوارم که حال و احوالتون توی چند روز مونده به شروع کلاس ها خوب و خوش باشه...

منکه خودم به شخصه برا شروع شدنش لحظه شماری میکنم!!!


اما وبلاگ عزیزمون!!!

به نظرم بد نیست که کمی تغیرات قبل از شروع ترم جدید داشته باشیم...

خب اولیش هم از طرف خودمه!!!


شاید یکی از راه هایی که بتونه توی ترم جدید وبلاگ رو شاداب تر کنه تغییر مدیرته...

ازون جایی که عمو هادی! چند وقتیه اصلا کلا مارو فراموش کرده! من خودم مجبور شدم دست به کار بشم!!! 


خلاصه دیگه خستتون نکنم

مدیر جدید، فعال ترین شخص وبلاگمونه (البت بعد از خودم!)

امید...


امید جون امیدوارم که موفق باشی

خودمم به عنوان اولین نفر بهت تبریک میگم

نظرات 24 + ارسال نظر
علیرضا یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 11:33

اینم آخرین پست ما بود توی زمان مدیرت!!!
امیدوارم توی این 2 ترم که گذشت مدیر خوبی بوده باشم!!!
(شکسته نفسی رو داشتی! و الا که خودم میدونم آخر مدیریت بودم!)
به هر حال که امید کوفتت بشه!!!

الهام یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 12:12

مدیر شدنتونو تبریک میگم آقا امید.

رامتین یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 12:12

امید جون منم این تعویض مدیریت مشکوک رو بهت تبریک میگم٬ خدا کنه تو مثل قبلیا ....

محمد یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 13:28

بابا چیه واسه خودتون میبرید و میدوزید،مگه اینجا دیکتاتوریه! ببین علی جون تو یه مدیر ساده بیشتر نبودی و خدمتگزار وبلاگ ! حالا برای مدیر جدید باید رفراندوم بشه! تازه ایندفعه باید مدیر از بچه های کاربردی باشه. من رامتین رو پیشنهاد میکنم!!

amir farzin یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 13:32

حالا ما برای کی پیام تبریک بفرستیم تکلیف ما رو روشن کنید

علیرضا یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 15:14

اینکه مدیر از بچه های کاربردی باشه یا محض اصلا مهم نیست
تازه هادی کاربردیه دیگه!!!
رامتین هم از فعال های وبلاگه فکر کنم امید اگه بخواد بعد خودش یکی رو انتخاب کنه رامتین بهترین گزینه باشه
ولی با شرایط فعلی و سابقه ی امید بدون شک بهترین گزینه بود

پس محمد جون داداشی تو هم مثل رامتین با این قضیه کنار بیا و مدیرت جدید رو به امید تبریک بگو...

رامتین یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 15:39

من نمیدونم این علیرضا از این وبلاک چی دیده که میخواد از مدیریت کناره گیری کنه و گردن امید بندازه!!!
در ضمن خود امید باید بیاد و نظرشو بده!
راستی امید جون یکم از سوابقت بگو ما هم استفاده کنیم!!!
هادی هم باید در جریان قرار بگیره.

بیا ببین این محمد چه جور تفرقه افکنی میکنه!!!

به نظرمن که مدیریت چرخشی خیلی بهتر جواب میده
رامتین جون تو موافق نیستی؟؟؟

سوابقشو من برات میگم:
اولین و مهم ترینش حضور مستمر و همیشگیش توی وب بوده
پرکارترین نویسندس
بیشترین نظری که برا یه پست اومده برا این امید ملعون بوده
(ایده ی صندلی داغش)
و...

امید هم قبلا نظرش رو داده!!!

رامتین یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 20:05

میگم علیرضا تو به خاطر دو پسته بودنت از یکیشون استعفا دادی. نه؟!!!
اولین پستت که مدیریت وبلاگ بوده
دومیش هم مدیر برنامه های امیدی دیگه

مینا یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 20:53

خب مث قبل دو مدیرش کنید
آقایون امید و رامتین باهم باشن

همین الان هم دو مدیر داریم
آقایون امید و هادی!!!

مصطفی یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 22:41

محمد جون تو و رامتین دیگه از مدیریت حرف نزنین ... یه وبلاگ داشتین که اونم با مدیریتتون تعطیلش کردین ...

من کاملا موافقم اما ترجیح میدم علیرضا بمونه در کناره امید مدیریت کنه، هادی برکنار بشه...

تازه ،داش علیرضا بیخیال حالا یه کوانتوم برداشتی میخوای استعفا بدی از همین الان کوانتوم بخونی ؟!!!!

مصطفی جون دمت گرم داداشی
خب چه کنم! از همین الانم که شروع کنم آخرش میوفتم این کوانتوم لعنتیو!!!! تازه با فرمانزاده هم هست دیگه نگو!!!
فرمانزاده برا ما مثل نبوی میمونه برا شما!!!

رامتین یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 22:52

من اون وبلاگو به سفارش یه نفر تعطیلش کردم٬ در ضمن میترسیدم جای وبلاگ خودمونو بگیره.
من نمیفهمم این امید و هادی کجا هستند!
راستی مصطفی جون اگه هادی این وبلاگو نمیساخت الآن وبلاگی نبود که تعویض مدیریتی باشه.

مصطفی یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 22:59

یعنی نظر اون یه نفر از نظر ما واست خیلی مهم تر بود ؟!!

وبلاگ ساختن کاره هر کسی هست اما مدیریتش نه داداش من... مدیری که به وبلاگش سر نزنه مدیر نیست ...
بودو نبودش فرقی نمیکنه ...

زهرا دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 01:13

این چه وضع تبریک گفتنه اخه؟شماها که همش دارین سرش بحث میکنین. الان تصمیم نهایی چی شده؟این مسئولیت مهم به دوش کی افتاده بالاخره؟!!!

چه جالب که بعضی ها با اسم مستعار نظر میدن!!!
تصمیم که خیلی وقت بود گرفته شده بود!!!
امید جون از دیروز به طور رسمی مدیر وبلاگ شده
و همه براش آرزو موفقیت میکنیم...

زهرا دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 13:56

اسم مستعار چیه!!به دوستای خودتون مشکوکین یا به هر کسی که بار اول نظر میده اینارو میگین؟
اقای مدیر جدید مبارک باشه
مینااااااااااااا جون اینا چرا اینجورین؟؟؟؟

من چیزی نگم بهتره!!!

مینا دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 17:15

بخدا این یه توطئه هست
من زهرا نمیشناسم
ازمدیریت میخوام سربازان گمنام وبلاگ رو برای شناسایی خبر کنه

رامتین دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 18:06

مثل اینکه یه اتفاقاتی اینجا داره میفته!!!!
یه بوهایی میاد!!!

امید دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 20:54

وای...این بوهای مشکوک به این وبلاگ هم رسیده!!!!
من جلوی ورود هر بویی رو میگیرم

از همین الان سربازان گمنام شروع بکار کردن

مینا دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 23:30

دست نگه دارید
همش تقصیر آقای بخته همش
آخه آدم با بچه های شیمی که برا اولینبار نظر میدن اینطوری برخورد میکنه
زهرا جون از دوستای خیلی خوبه منه گروه ۳ ورودی خودمون
همش تقصیر آقای بخته
من از زهرا جون پیامکی هم عذرخواهی کردم اینجا هم جلو جمع ازش عذرخواهی میکنم . میگم که همش تقصیر آقای بخته

باز هم فکر کنم سکوت کنم بهتره!!!

زهرا دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 23:52

مینا عزییییییییییزم طوری نشده؛ما که این حرفارو نداریم۰
انگار ایشون یه خرده مشکوک بوده.چرا؟؟

با اینکه جالب شد ولی خب همچنان سکوتیدم!!!

مینا سه‌شنبه 29 شهریور 1390 ساعت 20:21

بهترین کار ممکنو میکنید آقای بخت

زهرا چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 00:28

مینا نظر دادن من قضیه رو جنایی کرده؟‏!‏ حالا من راضی نبودما‏!‏‏!‏

مینا چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 12:10

به جاش یه خورده هیجان به وبلاگ داده شده
خیلی وقته راکد شده حوصلم سر رفته

زهرا چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 15:02

توام که توو هیجان کم نمیاری!!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 15:04

قصد من تبریک گفتن بوده تو که میدونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد