وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

به تمدن ایرانی افتخار کنیم اما ...

درود دوستای گلم

نمیخوام اعتراض الکی بکنم و بی جهت ایراد بگیرم اما حقیقت اینه که خیلی از ما ایرانی ها دچار یه مشکل بزرگ فکری شده ایم که جلوی تلاش برای پیشرفت مون رو می گیره.میدونین از کدوم مشکل حرف میزنم؟"افتخار پوچ و توخالی به فرهنگ دیروز و دیرینگی تمدن مون".گوش فلک رو کر کردیم از بس گفتیم فرهنگ غنی ایرانی،فرهنگ غنی ایرانی!وقتی از توهم شکوه و بزرگی ایران زمین خارج میشیم و نگاهی به دنیای واقعی اطراف مون میندازیم دچار یاس و ترس میشیم.....


وحشت می کنیم از اینکه هیچی نیستیم،هیچ سهمی توی معادلات جهانی نداریم و ملتهای دیگه خیلی خیلی از ما پیشرفته ترند.ملتهایی که شاید فقط یک دهم ما تمدن و تاریخ هفت هزارساله داشته باشند.افتخار به تمدن هفت هزار ساله تنها مرهمی ست بر زخم های کسانی که دوست ندارند واقعیت هارو ببینند و میخوان افتخار به گذشته ی بسیار دور و بالیدن به خونِ آبا و اجدادی،وسیله ای باشه برای فراموشی امروز.


باید بپذیریم که فرهنگ غنی ما همین هست که امروز می بینیم... 


فرهنگ غنی ما ایرانی ها اینه که پنج متری خط عابر پیاده هستیم اما به خودمون زحمت نمیدیم که بریم از رو خط عابر رد بشیم،کمربند ایمنی رو فقط وقتی می بندیم که پلیس رو می بینیم و وقتی رد شدیم پوزخند میزنیم و کمربند رو باز می کنیم،پنج دقیقه زیر پل عابر پیاده منتظر می ایستیم تا بتونیم رد شیم اما به خودمون زحمت نمیدیم که از روی پل بریم....

بخش دیگه ای از فرهنگ غنی ما ایرانی ها در موبایل های مردم این مرز و بوم نقش بسته که از ریزِ وقایعِ رخ داده در خونه و جشن های خانوادگی هموطنان گرفته تا صحنه جان سپردن انسانها،کشتن حیوانات و ... وجود داره،جدیدترین نمونه ش هم مربوط میشه به مدتی قبل:فردی 45 دقیقه جان میده و امید کمک داره،اما هیچکس کمکی نمیکنه چرا که یک نفر قداره به دست نمیذاره کسی نزدیک بشه.درسته که اون فردِ چاقو به دست،آدم خطرناکیه،اما خندیدن و لذت بردن نشونه ی چیه؟

میگن قضیه ... بوده و طرف خطا کار!انگار همه در همون لحظه از همه ی جزئیات داستان با خبر شدن و حکم صادر کردن که بگذارین بمیره این مردک پست فطرت.

آیا فرهنگ غنی ما ایرانی ها این حق رو به ما داده که در برابر دست و پا زدن های یک نفر در خونش سکوت کنیم؟بدترین قسمتش اینه که عده ای به جای کمک یا احیانن دلسوزی از لحظه های جان دادن یک انسان فیلم می گرفتند و مسخره ش می کردن.


میخوام اینو بگم که این همون فرهنگیه که امروز باید ازش بنویسیم تا آیندگان دلشون رو به فرهنگی که به خاطره پیوسته خوش نکنن،شاید اونها بتونن که اشتباهات امروز ما رو جبران کنن،شاید اون وقت بتونیم به یک فرهنگ واقعی و متعالی که وجود خارجی داره افتخار کنیم.اما اینی که الان می بینیم سرافکندگی ست و شرمساری.تا فرهنگمون اینه بهتره که "ابن سینا" افغانی باشه و "مولانا" ترک و خلیجمون ع ر ب ی...


بیاین بیشتر به این موضوع فکر کنیم.




سخن منتخب:

 

 شما تبدیل به همان چیزی می شوید که بیشتر درباره ان فکر می کنید. 

"برایان تریسی"

             


نظرات 18 + ارسال نظر
مهسا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 21:28

خیلی خوب نوشتی.واقعا بعضی از مردممون باید فرهنگشونو عوض کنن.که من فک می کنم الان این اتفاق داره میوفته.اگه دقت کنیم خیلی از بچه های الان خیلی فهمیدن.ولی البته این موضوع بستگی به سطح فرهنگی خونواده ها داره.ما مشکل بی فرهنگی که نمیشه گفت٬چون هرکسی واسه خودش ۱فرهنگی ۱طرز فکری داره.بهتره بگیم کم فرهنگی.ما این مشکل کم فرهنگی و تو شهرای بزرگمون کمتر می بینیم٬که به نظر من ۱کی از اثرات مهم چشم تو هم چشمی همینه که حتی مردم اگه به ظاهر هم شده ادای آدمای با فرهنگو در بیارن.۱کی از علتهای این کم فرهنگی مون هم اینه که هر جای دنیا که قراره ۱تکنولوژی یا علمی وارد بشه قبلش فرهنگ اونو ارجاع میدن به مردم.ولی ما ایرونیا اول تکنولوژی و وارد می کنیم٬بعد که همه چی خراب شد کلی این در و اون در میزنیم که فرهنگشو به خورد مردم بدیم و کلی از این حرفا که بی فرهنگیمو این چیزا.

مهسا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 21:35

فرزانه جان من با اون فیلمی که راجع بهش نوشتی(البته ندیدم هنوز) زیاد موافق نیستم که اون ربطی به فرهنگ داشته باشه.اگه موضوع به قصد قتل بوده باشه کسی که این کار و کرده اون میتونه در اثر ۱مشکل روحی یا جسمی یا ۱بیماری روانی بوده باشه.فک نمی کنم ۱شخص سالم روحی هیچوقت ۱همچین خطایی رو مرتکب بشه.البته راجع به بقیه نمی دونم.نمی تونم نظر بدم.

تعریف فرهنگ:مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.

من اصلن به اون ادمی که این قتل رو انجام داده کاری ندارم من به اون ادمایی معترضم که با بی تفاوتی لحظه های جان دادن یه انسان دیگه رو تماشا کردن، ازش فیلم گرفتن و بهش خندیدن.
نمیگم که مردم باید با اون قاتل چاقو به دست مقابله می کردند اما حداقل می تونستن از مرگ یه انسان سوژه نسازن....

فاطمه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 21:41

ممنون از پستت ولی به نظرم بهتر بود راجع به همون پیشرفت و جهانی شدن می نوشتی تا موبایل و این جور حرفا
آخه این چیزا به نظر من همه جا وجود داره ... فقط تو ایران نیست که از صحنه های خصوصی و ... فیلم میگیرنو پخش میکنن ... اگه بخوایم اینجوری وارد جزییات بشیم که بعید میدونم بشه ملت با فرهنگی رو پیدا کرد !!
مرسی

اشتباهات و عادات نادرست ملت های دیگه توجیه کننده رفتارهای غلط ما نیست.اینکه دیگران یه اشتباهی رو مرتکب می شند دلیل قانع کننده ای نیست که ما هم اون اشتباه رو تکرار کنیم.

الهام یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 22:30

منم با نظر فاطمه جان موافقم٬اکثر ماها فقط بلدیم از ایرانمون عیب بگیریم.آره٬اینجا بی اشکال نیست اما خیلی چیزام داره که غربیا ندارن.همین ماها که فقط نیمه خالی لیوان رو میبینیم به جای بهتر کردن مملکتمون فقط داریم جلو غربیا خرابش میکنیم.

الهام یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 22:38

اما راجع به اون فیلم باید بگم اگه ۴ نفر که لات و قداره کشن رو دارین میزنین به جمع ملت پس اونا که بچه هاشون که مثلا باید پاک و معصوم باشن با اسلحه میزنن چند نفر معلم و همکلاسیهای بیگناههشونو میکشن سر چیزای بچه گانه با فرهنگن؟کی جلوشونو تو اون لحظه گرفته که نه ۱ نفر بلکه چند نفر نکشه؟پس فقط ماها ترسو نیستیم.من از ۱ قاتل طرفداری نمیکنم اما اون لااقل ۱ دلیل که واسه خیلیها قانع کننده اس داشته.اما اونا چی؟

مهسا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 22:43

الهام جان هیچوقت هیچ کس پیچ غریبه مملکتشو خراب نکرد.
درسته،خیلی ویژگیای خوبی داریم،ولی این دلیل بر چشم پوشی بر معایب نمیشه.
چون خیلیا اولین چیزی که به چششون میاد عیب هاست.
گفتن این چیزا خیلی خوبه واسه اصلاح عیب.اینکه خودمون به خودمون تلنگر بزنیم خیلی بهتر از اینه که غریبه ها با تمسخر بهمون نگاه کنن.
بازم میگم عین1دوست خوب که معایب دوستشو به خودش میگه و محاسنشو به دیگرون ما ایرونیا هم باید پیش خودم صادق باشیم و عیبامونو رفع کنیم ولی پیش دیگران واقعا ارزش ایرانمو بالا ببریم.

فاطمه-nightt یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 22:57

اون فاطمه هه من نیودم...
سوء تعبیر نشه لطفا...
جالب بود...

امید یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 23:01

ماموریت تو در زندگی تغییر جهان و آدم ها نیست ،
تغییر خودت است . . . به جای اینکه بگوئی خدایا شرایطم را تغییر بده ،
بگو خدایا خودم را تغییر بده . . .
ما واسه تغییر فرهنگ کشورمون باید از خودمون شروع کنیم و همه باید به ابن باور برسند

امید یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 23:06

بجای تغییر جهان بهتره خودمون و بهتر از اون قلبمون را تغییر بدیم
یه جایی خوندم که:
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: «کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!!!»

مهسا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 23:07

من با این موافقم.
باید اول خودمونو تغییر بدیم.
ولی بعضی وقتا اینقده غرورمون زیاد میشه که فقط خودمونو عاقل و بالغ و علامه در میدونیم و هر ذره بینیو امتحان می کنیم واسه پیدا کردن1اشتباه از دیگران.

مصطفی یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 23:30

امید جون دگه با اون مثالت لپه کلامو گفتی ،
شاید توی نگاه اول سخت باشه اما اگه هر کی تغییرو تویه خودش
ایجاد کنه در واقع به نوعی توی تغییره فرهنگه جامعه خودش سهیم بوده چون همین منو شما هستیم که اعضایه جامعه رو تشکیل میدیم.

امید یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 23:45

اما اگه بشه این تغییر رفتارو به یک عادت تبدیل کرد دیگه اون سختیش هم از بین میره.

ف.ش دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 00:00

منم دقیقا با نظر فاطمه جان و آقای امید موافقم .... البته به شرط اینکه فقط شعار نباشه !!
.
.
.
راستی الهام جان راجع به قضیه تئاترتون میخواستم بگم من از اونجایی که به این کارا علاقمندم یکی دوباری اومدم ساختمون 3 ولی متأسفانه خبری نبود ...
میخواستم اگه میشه واسه ترم جدید یه جوری خبرم کنی ... خوشحال میشم باهاتون همکاری کنم ...

الهام دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 00:10

آقا امید٬درست میگین اما به شرطیکه نشیم مثل خیلیا که فرهنگو اشتباه تعبیر کنیم.خانم یا آقای ف.ش(احتمال ۹۹٪ خانم)کاش کامل خودتونو معرفی میکردین.همیشه تئاترمون برپا بوده.حتما یا اون ساعتها که گفتم نیومدین یا دقیقا نگرفتین کجاییم.چشم.حتما ترم بعد کارمونو ادامه میدیم و اینجام اعلام میکنم.

بلرلن دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 13:54

سلام هرفرهنگی جنبه هم می خوادهمچنین استفاده درست.متاسفانه ماجنبه هامون تقویت شده نیست مادام درترقی معکوسیم غربی ها با پیشرفتشون دارن دنیاروخراب می کنن ما ایرانی هاهم که همش سروته داریم ازشون استفاده می کنیم (البته آدمایی که منطق ندارن) .تمدن اصیل ایرانی واسه زمان کوروش وداریوش بوددرحدوزمان خودشون عالی بودن اما امروز واقعااونچه که بایدباشیم نیستیم.هرچی الان داریم ازاسلام داریم به خاطرداشتن اینه که خیلی چیزاروتاجاهایی رعایت می کنیم برای یه لحظه تصور کنیم اگه توایران اسلام ومسلمانیت نبودما با این خوش جنبگیمون بودیم مثل غربیها

باران دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 14:16

مثل اینکه اشتباه تایپی دوستان به من هم سرایت کرد.نـــــــــــــــــــــــــــــــام من باران است... روزگارم بدنیست...ازخرده بیشترهوشی دارم....سرسوزن ذوقی...

مهسا دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 19:11

من آنچه را حق میدانم بر تو تحمیل نمی کنم.من خود را نمونه میسازم تا بتوانی سرمشق گیری.(دکتر شریعتی)
اگه همه از این گفته الهام بگیرن و الگو بشن اونوقت جز بهترین جوامع میشیم.

ح.اشرفیان سه‌شنبه 10 اسفند 1389 ساعت 20:26

متن خوبی بود اما همه ما میدونیم که فرهنگ ها وابسته به زمانن یعنی اگه من میگم فرهنگ ایرانی منظورم فرهنگ کوروش کبیر که الآن سازمان ملل داره به اون افتخار میکنه چرا ما افتخار نکنیم؟؟اگه ما میگیم فرهنگ ایرانی منظورمون فرهنگ یزدگرد سومه (که حتما خوندین تو نامش به عمر خطام )میگه لعنت به اعرابی که سوسمار میخورندو دختراشونو زنده به گور میکردن و هزار نمونه ی دیگه.پس اگه (بقول شما)فرهنگ ما عوض شده من و تو عوضش کردیم.اگه یه مشت دزد و دقل باز شدند همه کارمون خودمون خواستیم و به قول رفیقمون باید پای لرزشم بشینیم.{سیاسی نخون}

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد