سلام بچه ها، ایندفعه دیگه مطلبم جنجالی نیست ، یه شعر سیاه سفیده طولانی.........
(لطفا نه حفظ کنید نه copy بگیرید، فقط بخونین حالشو ببرین)
یک اگر با یک برابر بود
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش زیر پوششی ازگرد پنهان
ولی آخر کلاسی ها لواشک بین خود تقسیم میکردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق میزد
با خطی خوانا بر روی تخته ای که از ظلمتی
تاریک و غمگین بود تساوی را چنین نوشت
یک با یک برابر است!
.
.
.
بقیه تو ادامه مطلب...............
ادامه مطلب ...دوتا خواهرو یه برادر بودن ، برادره میمیره
توی مراسم خاکسپاری برادره ، خواهر بزرگه از یه پسره خوشش میاد ولی پسره از این قضیه بی اطلاعه
مراسم تموم شدو همه رفتن خونه هاشون(نخود نخود هرکه رود خانه ی خود)
بعد از یک هفته خواهر کوچیکه میمیره
حالا سوال این جاست که چرا برادره مرد و قاتل خواهر کوچیکه کیه؟
ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ،یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد... این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود.هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند،آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...
با سلام ، فرا رسیدن ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین را به همه هم دانشکده ای ها تسلیت میگم........
حسین(ع) شناگر دریای خون بود و رهپوی وادی عشق. و در قربانگاه خود، در آخرین لحظات نیز، سرود توحید و رضا خواند.
حسین(ع)، کربلایی نیست، جهانی است.
حسین(ع)، هم «راه» است و هم «راهنما». هم کاروان است و هم قافله سالار.
حسین(ع)، کشتی نجات و مشعل هدایت است.
هنوز هم بشریّت، تشنه درسهای «مکتب عاشورا»ست، مکتبی که الفبای آن، فداکاری، جانبازی، خلوص و خدامحوری است.
حسین(ع)، چشمه ای از حقیقت و حرّیت است که تا ابد کام تشنگان آزادی را سیراب می سازد.
شما توی نظرات میتونین سخنان زیبای امام حسین(ع) و یا اشعاری در این مورد رو بنویسید.....
فقط امیدوارم که این کلکلا موجب ناراحتی کسی نشه و همه جنبه و ظرفیت بالایی داشته باشن.
پسر : سلام عزیزم !!
دختر : زهر مار , خفه شو !!
پسر : دستت درد نکه , چه با ادب !!!
دختر : خفه شو !!
پسر : عزیز ساعت چنده ؟؟
دختر : خفه شو !!
پسر : دیگه دوستم نداری ؟؟
دختر : خفه شو !!
تا سرد نشده بپر تو ادامه مطلب...
از اونجاییکه حس کلکل داره اوج میگیره گفتم با یه پست کلکلی ورود مجددم رو اعلام کنم . اینم واسه اوناییکه میگن پست نمیذاره و ....
*نکته:در صورتی که عضلات شکم شش طبقه باشند امتیاز ویژه محسوب خواهد شد!(5 امتیاز)
بقیه رو تو ادامه مطلب بخونین...
ادامه مطلب ...گفتم حالا که پستهای جنجالی تو وبلاگ حرف اولو میزنه، تا این متن جالب از دهن نیفتاده بذارمش تا همه ببینن.
شاعر زن میگه :
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
...ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...